۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

روزهای ابری

کلیدِ موفقیت در ازدواج این نیست که شخصِ درست را پیدا کنید؛ این است که یاد بگیرید که کسی را که پیدا کرده‌اید دوست بدارید

چرا گمان می‌کنیم آنان که کسانِ زیادی را دوست می‌دارند نمی‌توانند زیاد دوست بدارند؟

ر‌و‌سـپی‌ای که با تو می‌خـوابد، با تو نمی‌خـوابید اگر قرار نبود پولی از تو بگیرد (یا اگر پولی از تو نگرفته بود). ر‌و‌سـپی تن‌ات را نمی‌خواهد و برای لـذت (جسمی یا روحی) نیست که با تو می‌خوابد. صِرفِ دانستنِ همین باید کافی باشد برای اینکه نخواهی‌اش؛ اگر کافی نیست، به این هم توجه کن که فشارِ زندگی است که باعث می‌شود ر‌و‌سـپی تن‌اش را عرضه کند، و حتماً ناراضی است از وضع‌اش. تویی که با او می‌خـوابی داری استفاده می‌کنی از بدبختیِ او. این ملاحظات نشان می‌دهد که مراجعه به ر‌و‌سـپیانْ خلافِ اخلاق است.


مدت خیلی زیادی ننوشتم حرف نزدم مثل زندانی هایی شدم که از بس حرف نزدن و ننوشتند حرف زدن از یادشون رفته بربر ادم رو نگاه می کنن ولی ادم می دونه تو دلشون غوغا هست ولی یادشون رفته که این غوغا رو چه جوری بگن یادشون رفته که تمدن چه جوری هست دارم سعی می کنم تا یادم بیاد تا دوباره نطق واز بشه دارم می خونم و مثل اینکه خوند کمکم می کنه درست مثل یک اهنگ که تمام خاطرات تلخ و شیرینی که ادم داره بیادش می یاره یادم هست سال اخر دبیرستان معلم هندسه می گفت ادم تو یک لحظه از اطرافش محرک های زیادی دریافت میکنه و مغر ادم تمام اونها رو ضبط می کنه اگربخواهید یک چیز و فقط یک چیز تو مغزتون بمونه روی همون موضوع تمرکز کنید وگرنه وقتی که یک چیز رو بیاد می یارید حواشی اون چیزهایی که ضبط شده رو هم بیاد مییارید و مغز نمی تونه سریع همه رو جدا کنه برای همین کند می شه و زمان رو از دست می دید و یک تست عقب می افتد راست می گفت حال می فهمم گاهی چرا یک دفعه هنگ می کنم بقول بچه ها دانشگاه و همکارام من نودم 90 دقیقه از سر و کولت بالا می رم ولی یک دفعه چت می کنم و تمام انرژی می پره و می ره و باطری هام خالی می شه چون یک حرف یک کلام ویک حالت من رو می بره به دورانیکه فراموش کردم
هنوز هم حافظه ندارم چقدر بده که ادم حافظه بلند مدت نداشته باشه ولی مغز می دونه که چیکار باید بکنه مغز می دونه که باید یک دوره رو بطور کامل فراموش کنه چند وقت پیش که داشتم کاغذ ها مو تو کمد مرتب می کردم چشمم خورد به یک سری دست نوشته شوکه شده و هنگ کردم نمی دون که کی من این چیزها رو نوشتم دست خط مال من بود ولی کی .. اگه یک روز هنگ کردید برید خوب فکر کنید ببینید که چه چیزی شما رو برده به اون خاطرات قدیم و حلش کنید شاید بیاد اوردن خاطراتی ادم رو ناراخت کنه ولی بیاد اوردن خیلی بهتر از اینکه ادم فراموش کنه ادم هم روزهای خوب داره و هم روزهایی بد بقول کتاب
The new brave world
ادم زمانی می تونه لذت ببره که قدر رنج کشیده باشه ولی ادمی که گذشته نداشته باشه به هیچ دردی نمی خوره یک دفعه افسرده می شه و همه بتون می کن طرف ..س خوله

مامان از سفر برگشته بود بعد از اینکه زرد و پسر مردن حالا یکی دیگه از قناری ها مردن مامان نمی دونه برای چی ولی من می گم دق کردن اون روزا که خواهرم ایران بود روزی نبود که قربون صدقه این پرنده ها نره و باشون حرف نزنه حیونکی ها تا صدای ادم رو می شنیدن نمی دونی چه سروصدایی به پا می کردن فقط لازم بود براشون حرف بزنی و با هاشون جیک جیک کنی بعد از یک مدت نه تنها ازت نمی ترسیدن بلکه با ت حرف می زدن و درکت می کردن اگه ناراحت بودی می فهمیدن و اگه خوشحال
از وقتی که خواهرم رفت مامان گذاشتشون تو بالکن هم هواش بهتر بود و هم تو هوای ازاد بودن و درو تا دورشون درخت ولی ادمی نبود که باهاشون حرف بزنه برای همین دق کردن حال از 4 تا فقط یکی شون زنده هست یادم یک روز تو شرکت داشتم کار می کردم و بعد مامان زنگ زد گفت قناری ات مرده اشک تو چشمام جمع شد بچه ها زدن زیر خنده گفتند بابا تو دیگه کی هستی اخه از اون روز من دشمن جونی گربه ها شدم سر این موضوع نزدیک بود با صمیمی ترین دوستام درگیر بشم خوب گربه رفته بود سر سطل زباله من هم از فرصت استفاده کردم می خواستم یک درس خوب بش بدم که فرار کرد نزدیک بود بره زیر ماشین نمی دونی سر این موضوع چه المشنگه ای به پا شد دوتا ادم 26 و 27 ساله سر این موضوع نزدیک بود خون به پا کنند هنوز هم از گربه ها بدم می یاد از ادمها گربه صفت همینطور حال موندم خودم چیکار کنم که از نژاد گربه ها هستم و متولد مراد

يك بار انجامش بده، درست انجامش بده و از آن در همه جا استفاده كن. نظريه صفر هم درباره اتوماسيون نهايي كارها و امور با استفاده از طرح‌هاي بزرگ تكنولوژي است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر