۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

چیزهای بیهوده

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via کافی میکس by کافی میکس on 10/29/10

معمولا بد بختی، حاصل از دست دادن چیزها نیست. بلکه حاصل به دست آوردن چیزهای بیهوده است.

خرده فیدی برای اشتراک ( کافی میکس)

 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

نسبیت در لب

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via کافی میکس by کافی میکس on 10/16/10

از روزی که لب های دیگر را تست کرده ام فهمیدم شیرینی هم نسبی است.

خرده فیدی برای اشتراک ( کافی میکس)

 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

نغمه‌های ماشين‌تحرير: هفته بچه‌گانه

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via A Man Called Old Fashion by Old Fashion on 10/7/10

بچه‌ها با عشق‌ورزيدن به پدرمادرشان راه می‌افتند؛ بزرگ‌تر كه می‌شوند درباره‌شان حكم صادر می‌كنند؛ و گاهی‌وقت‌ها آن‌ها را می‌بخشند. / اسكار وايلد: تصوير دوريان گری

 
 

Things you can do from here:

 
 

عشق

هر چیز قاعده ای دارد
جز عشق
و عشق ، انگار تا ابد بی قاعده ست .
 
 
 
رضا براهنی - خطاب به پروانه ها

SMS

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via Hirad on 9/30/10

اون چه لذتیه که با درد و آه و خون و جیغ و داد همراهه؟
حدس شما محترمه
اما جواب
لذت شهادته
هفته دفاع مقدس گرامی باد

 
 

Things you can do from here:

 
 

ما را همه شب نمی‌برد خواب

+ شب‌ها برا اینکه خوابت ببره چی‌ کار می‌کنی؟
- اعضای هیئت دولت رو می‌شمرم.


خدا

دوستی میگفت حین ِ قدم زدن چشمش به جمله ای روی دیوار افتاده که نوشته بود:‏
"خدا مرده است " ‏ :امضا ، نیچه
چند قدم جلوتر یکی در جواب ِ آن ، روی دیوار نوشته بود :‏
"نیچه مرده است " :امضا ، ‏ خدا !!!‏

احمقها

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by Mehdi on 10/7/10

وقتی در حال تلاش برای تغییر دادن یک احمق هستی همزمان در حال اثبات حماقت خودتی.

 
 

Things you can do from here:

 
 

انتخاب کردن

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via Matroud on 10/4/10

و فرق بزرگی است میان آدمی که تنها مانده‏ است با کسی که تنهایی را انتخاب کرده.

 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹ مهر ۱۴, چهارشنبه

سخنراني "ونه گات" مراسم فارغ التحصيلي دانشگاه MIT

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by Afsaneh M on 10/5/10

خانمها، آقايان فارغ التحصيل ،لطفا كرم ضد آفتاب بماليد!
اگر ميخواستم براي آينده ي شما فقط يك نصيحت بكنم، راه ماليدن كرم ضد آفتاب را توصيه ميكردم. خواص مفيد آثار مفيد و دراز مدت كرم ضد آفتاب توسط دانشمندان ثابت شده است، در حالي كه ساير نصايح من هيچ پايه و اساس قابل اعتمادي جز تجربه هاي پر پيچ و خم شخص بنده ندارند. اينك اين نصايح را خدمتتان عرض ميكنم.


قدر نيرو و زيبايي جوانيتان را بدانيد، ولي اگر هم ندانستيد، مهم نیست! روزي قدر نيرو و زيبايي جواني تان را خواهيد دانست كه طراوت آن رو به افول گذارد. اما باور كنيد تا بيست سال ديگر، به عكسهاي جواني خودتان نگاه خواهيد كرد و به ياد مي آوريد چه امكاناتي در اختيارتان بوده و چقدر فوق العاده بوده ايد. آن طور كه تصور مي كرديد چاق نبوديد. همه چيز در بهترين شرايطش بوده تا شما احساس خوب داشته باشيد.
نگران آينده نباشيد.اگر هم دلتان میخواهد نگران باشید، فقط اين را بدانيد كه نگراني همان اندازه مؤثر است كه جويدن آدامس بادكنكي در حل يك مساله ي جبر.

مشكلات اساسي زندگي شما بي ترديد چيزهايي خواهند بود كه هرگز به مخيله ي نگرانتان هم خطور نكرده اند، از همان نوعي كه يك روز سه شنبه ي عاطل و باطل ناگهان احساس بد پيدا مي كنيد و نسبت به همه چيز بدبين ميشويد!
با دل ديگران بي رحم نباشيد و با كساني كه با دل شما بي رحم بوده اند، سر نكنيد.


نخ دندان بكار ببريد.
عمرتان را با حسادت تلف نكنيد. گاهي شما جلو هستيد و گاهي عقب. مسابقه طولاني است و ، سر انجام، خودتان هستيد كه با خودتان مسابقه ميدهيد.


ناسزا ها را فراموش كنيد. اگر موفق به انجام اين كار شديد راهش را به من هم نشان بدهيد.


نامه هاي عاشقانه ي قديمي را حفظ كنيد. صورت حسابهاي بانكي و قبضها و ... را دور بياندازيد.

اگر نمي دانيد مي خواهيد با زندگيتان چه بكنيد، احساس گناه نكنيد. جالبترين افرادي را كه در زندگي ام شناخته ام در 22 سالگي نمي دانستند مي خواهند با زندگيشان چه كنند. برخي از جالبترين چهل ساله هايي هم كه مي شناسم هنوز نميدانند.
تا ميتوانيد كلسيم بخوريد. با زانوهايتان مهربان باشيد. وقتي قدرت زانوهاي خود را از دست داديد كمبودشان را به شدت حس خواهيد كرد.
ممكن است ازدواج كنيد، ممكن است نكنيد. ممكن است صاحب فرزند شويد، ممكن است نشويد. ممكن است در چهل سالگي طلاق بگيريد، احتمال هم دارد كه در هشتاد و پنجمين سالگرد ازدواجتان رقصكي هم بكنيد. هرچه مي كنيد، نه زياد به خودتان بگيريد، نه زياد خودتان را سرزنش كنيد. انتخابهاي شما بر پايه ي 50 درصد بوده، همانطور كه مال همه بوده..
دستورالعملهايي كه به دستتان ميرسد را تا ته بخوانيد، حتا اگر از آنها پيروي نمي كنيد.
از خواندن مجلات زيبايي پرهيز كنيد. تنها خاصيت آنها اين است كه بشما بقبولانند كه زشتيد .
در شناخت پدر و مادر خود بكوشيد. هيچ كس نمي داند كه آنان را كي براي هميشه از دست خواهيد داد. با خواهران و برادران خود مهربان باشيد. آنها بهترين رابط شما با گذشته هستند و به گمان قوي تنها كساني هستند كه بيش از هر كس ديگر در آينده به شما خواهند رسيد.
به ياد داشته باشيد كه دوستان مي آيند و مي روند، ولي آن تك و توك دوستان جان جاني كه با شما مي مانند را حفظ كنيد. براي پل زدن ميان اختلافهاي جغرافيايي و روشهاي زندگي سخت بكوشيد، زيرا هرچه بيشتر از عمر شما بگذرد، بيشتر پي مي بريد كه به افرادي كه در جواني مي شناختيد محتاجيد.
سفر كنيد

برخي حقايق لاينفك را بپذيريد: قيمتها صعود مي كنند، سياستمداران كلك ميزنند، شما هم پير ميشويد. و آنگاه كه شديد، در تخيلتان به ياد مي آوريد كه وقتي جوان بوديد قيمتها مناسب بودند، سياستمداران شريف بودند، و بچه ها به بزرگترهايشان احترام ميگذاشتند.
به بزرگترها احترام بگذاريد.
توقع نداشته باشيد كه كس ديگري نان آور شما باشد. ممكن است حساب پس اندازي داشته باشيد. شايد هم همسر متمولي نصيبتان شده باشد. ولي هيچگاه نمي توانيد پيش بيني كنيد كه كدام خالي ميشود يا بشما جاخالي مي دهد.
خيلي با موهايتان ور نرويد وگرنه وقتي چهل سالتان بشود، شبيه موهاي هشتاد ساله ها ميشود. دقت كنيد كه نصايح چه كسي را مي پذيريد، اما با كساني كه آنها را صادر مي كنند بردبار و صبور باشيد. نصيحت ، گونه ي ديگر غم غربت است. ارائه ي آن روشي براي بازيافت گذشته از ميان تل زباله ها، گردگيري آن و ماله كشيدن بر روي زشتي ها و كاستي هايشان و مصرف دوباره ي آن به قيمتي بالاتر از آنچه ارزش دارد، است. اما اگر به اين مسايل بي توجه هستيد لااقل حرفم درمورد كرم ضد آفتاب بپذيريد.
1997

 
 

Things you can do from here:

 
 

کارن؛ دلداده ای که از افغانستان باز نگشت

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 


رضا محمدی

نویسنده و شاعر افغان در لندن

کارن وو

قرار بود کارن پانزده روز بعدتر از زمانی که کشته شد، با نامزدش عروسی کند

عصر یک روز بهاری بود. ملالی شینواری، نماینده مردم کابل در پارلمان افغانستان آمده بود لندن تا برای مدرسه دخترانه‌اش در جلال آباد، کمک جمع کند. در خانه ای، که جز من و دکتر فیروز و فیصل یقین، همه انگلیسی بودند.

ملالی سخنرانی‌اش را با مهارت افغان‌ها در جلب حمایت ایراد کرد. در جمع مهمان‌ها یک نفر بود که از همه پر جنب و جوش‌تر بود و از همه جوان تر. خانمی نیم انگلیسی نیم شرقی، که سعی داشت پولداران مسن انگلیسی را در کمک به ملالی متقاعد کند.

از خانه بیرون آمدیم به من گفت: "یک سری دوستان عکاس دارم در افغانستان که خیلی دوست دارم این دخترهای عکاس را برای نمایش دادن کارهایشان به لندن بیاورم. به نظرت می شود برای این قضیه حامی مالی پیدا کرد؟"

من با خوشبینی ذاتی‌ام گفتم: "حتما می شود." گفت: "برای نمایشگاه مد افغان چه؟" بعد با حرارت شروع کرد به توضیح دادن که چطور این برنامه به ذهنش رسیده که چقدر زیبایی در افغانستان هست. در سمفونی رنگ ها، در منشور ترکیب‌ها، در فراوانی خلاقیت‌ها و در... .

گفت: "من قبلا هم این کار را کرده‌ام." گفت که چقدر برای مردم اروپا دلپذیر بوده است. گفتم: "باشد کارن، قول نمی‌دهم اما حتما برایت می‌پرسم."

من به احمد، رئیس شرکتی که در آن کار می‌کنم و آدمی است با حوصله‌ای بی نظیر. (مثل حوصله‌ای که رئیس زوربا با زوربای یونانی داشت) گفتم: "نمی شود آریانا تراول، حامی این کارها شود؟" احمد گفت: "باشد، درباره‌اش فکر می‌کنم." گفتم: "لطفا فکر خوب کن." خندید.

دکتر کارن وو، اصل اصلش یک رقاص حرفه‌ای بود؛ یک هنرمند درجه یک رقص، که یکباره، دندان زینت المجالس شدنش را کند و رفت که پزشکی بخواند. چند وقت بعد او یک پزشک جراح متخصص بود که در بیمارستان سنت ماری لندن به عنوان جراح کار می‌کرد.

بعد تر، دکتر کارن وو را دل مهربانش به افغانستان کشاند. در یک سازمان خیریه با پزشکان افغان و خارجی که به مناطق دور دست برای بیماران نیازمند خدمات پزشکی ارائه می‌کرد شروع به کار کرد. کارن مثل خیلی‌های دیگر، که به جادوی دامنگیر افغانستان دچار شدند، دچار افغانستان شد.

بیشتر از همه افغان‌ها افغانستان را ده به ده گشته بود. سال پشت سال گذشت و کارن هر روز بیشتر با افغانستان عجین می‌شد. لباس افغانی، روسری و حجاب می‌پوشید و یاد گرفته بود که با افغان‌ها با فرهنگ و کلمات زبان خودشان ارتباط برقرار کند.

آخرین ایمیلش را از نورستان گرفتم. نورستان سرزمینی است دور، سرشار از بت‌خانه‌ها و معابد مهر پرستی و خورشیدپرستی، که حالا خیلی‌های‌شان به مسجد تبدیل شده‌اند. نورستان جایی است که خود افغان‌ها هم با ترس به آن وارد می‌شوند.

کارن نوشته بود: " من حالا در نورستانم، بین کوه‌های شیشه‌ای و دره‌ها و طبیعت بی‌نظیر. از این جا داریم می‌رویم به طرف شمال، مناطق پایین بدخشان، تا دو هفته دیگر امیدوارم که به کابل برگردم و بیشتر به اینترنت دسترسی داشته باشم. امیدوارم آریانا تراول حمایت از سفر آن دو عکاس جوانی را که با هم صحبت کرده بودیم قبول کند." و بعد توضیح داده بود که این کار چه فوایدی دارد و چقدر برای معرفی فرهنگ و استعداد افغان‌ها به جهان سودمند است.

من با احمد، صحبت کردم و احمد قبول کرد که هزینه این برنامه را به عهده بگیرد. به کارن نوشتم اما کارن در بین راه بدخشان و نورستان، نمی‌توانست امیلش را ببیند. راستش کارن اصلا هیچ وقت نتوانست امیلش را ببیند و از خبر حمایت از برنامه‌ای که دوست داشت خوشحال شود. چرا که کارن با چند نفر از همکارانش در راه بدخشان به چنگ طالبان افتادند.

حدود یک ماه پیش او و همه همراهانش به بدترین شکل کشته شدند و جسد او بعد از یک ماه به لندن منتقل و به خاک سپرده شد.

گروه گلبدین حکمتیار با افتخار اعلام کرد که این گروه پزشکان را، که نیمشان را مجرب‌ترین پزشکان افغان تشکیل می‌دادند و نیمی دیگر را پزشکان عاشق بین‌المللی، به خاطر اشاعه "کافر شدن"، "هلاک" کرده اند. هلاک، کلمه ‌ای که حالا در افغانستان قبحش ریخته است و نسل ما همه روزهای عمرشان را با آن بزرگ شده‌اند.

کارن وو و کودک افغان

کارن ده به ده افغانستان را گشته بود

کارن قرار بود ۱۵ روز بعد از روزی که کشته شد، با نامزدش، مارک، عروسی کند. در لندن در تشییع جنازه تلخش، نامزدش با آرامی سخن گفت و گفت که چقدر دلش می‌خواهد که بیماران نبودن کارن را در افغانستان حس نکنند. مادرش، با جگرآوری از دخترش ستود و آرزو کرد که راه دخترش ناتمام نماند. پدرش دست سفیر افغانستان را در دست گرفته بود و به مهمانان نشان می‌داد که این مرد سفیر افغانستان، کشور محبوب کارن است.

سفیر، که خود غرق آتش و اندوه بود، به خاطر کشوری که نمی‌دانست چرا بی‌دلیل، مردم در آن کشته می‌شوند. پس از مراسم، تنها بغض کرده بود. گفت به وقتی فکر می‌کند که کارن برای گرفتن ویزا آمده بود و شور و حال و عشقش به افغانستان، مجذوبش کرده بوده است. به مولانا استناد کرد که: "در خانه که غم باشد، از همت دون باشد" و تلاش می‌کرد برای همت معادلی انگلیسی پیدا کند و البته با کمک همه ما هم نشد که این معادل پیدا شود.

قرار شد بنیادی برای ادامه دادن کارهای انسانی کارن درست شود. خانواده‌اش، سفیر و تعداد زیادی از سازمان‌های انگلیسی و افغانی، با اشتیاق همراه شدند.


 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

Fwd: بهترین لحظات زندگی


Subject: بهترین لحظات زندگی



(چارلي چاپلين)
بهترین لحظات زندگی
 
To fall in love
عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach.
انقدر بخندی که دلت درد بگیره

To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place.
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the
Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

To clear your last exam.
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to.
کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت می خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used since last year.
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making faces.
 برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!

To laugh without a reason.
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a
couple of hours.
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می تونی بخوابی !

To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما می یاره

To be part of a team.
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top.
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends.
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies! In the stomach every time that you see
that person.
وقتی "اونو" میبینید دلت هری بریزه پایین !

To pass time with your best friends.

لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy.
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
 

See an old friend again and to feel that the things have not changed.
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

To laugh ........laugh. .......and laugh ...... remembering stupid
things done with stupid friends.
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و
بخندی و ....... باز هم بخندی

These are the best moments of life....
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند

Let us learn to cherish them.
قدرشون رو بدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت بر
د ...
 
************ ****
 
وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده. (چارلي چاپلين)

 



New Email addresses available on Yahoo!
Get the Email name you've always wanted on the new @ymail and @rocketmail.
Hurry before someone else does!

۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

ادمها

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by 2nya on 9/24/10

آدم های ساده را دوست دارم. همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند. همان ها که برای همه لبخند دارند. همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند.
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است. بسکه هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوء استفاده می کند یا زمینشان می زند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم. بوی ناب "آدم" می دهند...‏

 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

ادبیات

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by Nirvana on 9/28/10

ادبیات برای آنان که به آنچه دارند خرسندند و برای آنان که از زندگی بدان گونه که هست راضی هستند، چیزی ندارد که بگوید. ادبیات خوراک جان‌ های ناخرسند و عاصی است. زبان رسای ناسازگاران و پناهگاه کسانی است که به آنچه دارند خرسند نیستند. . .

ماریو بارگاس یوسا

 
 

Things you can do from here:

 
 

فال فروش

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by Afsaneh M on 9/29/10

از کودک فال فروشی پرسیدم چه می کنی؟
گفت: به کسانی که در دیروزشان مانده اند، فردا را می فروشم!

 
 

Things you can do from here:

 
 

نصیحت

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via کوته‌نوشت by Soshyans on 9/28/10

به جای آنکه همه عمر در جستجوی آدم زندگیت باشی، با آدمهایی که در زندگیت داری، زندگی کن.



 
 

Things you can do from here:

 
 

33 Chilean miners

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via Politicalcartoons.com Recent Cartoons by Peray@cagleblog.com (Peray) on 9/6/10



 
 

Things you can do from here:

 
 

نغمه‌های ماشين‌تحرير

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via A Man Called Old Fashion by Old Fashion on 9/22/10

سعی نكن متفاوت باشی. فقط خوب باش. خوب بودن به اندازه كافی متفاوت هست. / آرتور فريد

 
 

Things you can do from here:

 
 

نغمه‌های ماشين‌تحرير

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via A Man Called Old Fashion by Old Fashion on 9/26/10

دنبال علت نباش- در عشق نه علت خواهی يافت، نه منطق، نه توضيح، نه پاسخ. / آنائيس نين

 
 

Things you can do from here:

 
 

نغمه‌های ماشين‌تحرير

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via A Man Called Old Fashion by Old Fashion on 9/29/10

راه‌ورسم دوست داشتن هرچيز اين است كه احتمال از دست دادنش را بپذيری. / گيلبرت كيت چسترتون

 
 

Things you can do from here:

 
 

ارزوها

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

by Nirvana on 9/27/10

دریغا!
ما که می‌خواستیم جهان را مهربان کنیم،
خود نتوانستیم مهربان باشیم. . .

برتولت برشت

 
 

Things you can do from here:

 
 

جاي مردان سياست بنشانيم سيفون!

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 


جهان سوم جائيست كه در آن،از ديدن يك دست شوئي تميز ِ بين راهي همان قدر تعجب مي كني و شگفت زده مي شوي كه از شنيدن يك حرف راست از سياست مداران كشورت!


 
 

Things you can do from here:

 
 

نغمه‌های ماشين‌تحرير: هفته بچه‌گانه‌‌‌

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via A Man Called Old Fashion by Old Fashion on 10/2/10

يكی از آشكارترين حقايق درباره آدم‌بزرگ‌ها در ذهن كودكان اين است كه آن‌ها از ياد برده‌اند كه بچه‌بودن چه‌گونه چيزی‌ست. / رندال جَِرِل

 
 

Things you can do from here:

 
 

رفاقت با خدا

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via ریز نوشت ... by کوثر on 9/20/10

وقتی رفیق آدم چیزی از آدم خواست، لطفش به این است که بی‌حکمت و بی‌پرس‌وجو بدهی. اگر حکمتش را بدانی، که به خاطر حکمت داده‌ای، نه به خاطر لوطی‌گری.


من ِ او / رضا امیرخانی


 
 

Things you can do from here:

 
 

Tumblr

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

 
 

Things you can do from here:

 
 

دفاع مقدس

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via کند ذهنِ بیش فعال by بیش فعال on 9/21/10

هی، فرمانده؛
کاش می دانستی
که هیچ جنگی مقدس نیست.

مرتبط



 
 

Things you can do from here:

 
 

میرم ، بمون

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via مانده بر راه by پریسا on 9/21/10

 

آدمها ترك كردن را دوست دارند ، سرشان را با افتخار بالا میگیرند و میگویند : ترك كردم (سیگار را ، نت را ، خانه را ، دوستانم را ، معشوقم را و ...)

اما هیچ كس ترك شدن را دوس ندارد، سرشان را پایین میندازند و با همه‌ی غم وجودشان میگویند تركم كردند ( دوستانم ، خانواده‌ام ، عشقم و ...)

میبینی؟ما همان آدمهاییم كه ترك میكنیم اما وقتی كسی تركمان میكند جوری كه انگار دنیا به آخر رسیده باشد بغض گلویمان را خفه میكند.


 
 

Things you can do from here:

 
 

شعور

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via به کسی نگو by بهانه on 9/20/10

آدم فهميده‌اي بود،
خوب مي دانست كجاها
خودش را به نفهمي بزند...

 
 

Things you can do from here:

 
 

هنر زندگی

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via کند ذهنِ بیش فعال by بیش فعال on 6/1/10

"از زندگی لذت ببرید و آن را برای خودتان و دیگران زهر مار نکنید!"
این تنها تکلیفی بود که خدا بعد از خلقت بر انسانها واجب کرد. هرچند خودش هم خوب می دانست که بیشترشان در این آزمایش شکست می خورند.

(خداوند بهشت را پاداش کسانی قرار داده که بتوانند از زندگی شان لذت ببرند. آنجا سراسر حیات است. سراسر زندگیست. خیلی هایمان در بهشت خفه می شویم. دق خواهیم کرد. بها و بهانه همگی حرف مفت است. بهشت نه بها می خواهد نه بهانه! فقط تمرین می خواهد…)



 
 

Things you can do from here: