۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

تحقیر



تحقیر

درد، تحقير، و "آتشی که ديگر خاموش نمی شود"
درد نيست، درد جسم نيست که آزار می ده و روحت رو خراش می ده. زايمان هم که می کنی درد می کشی، مادر ها از چهاردرد زياد حرف می زنن. پريود که می شی درد می کشی، گاهی از درد نمی تونی از جات جم بخوری. گاهی با همون درد می ری بيرون، کار می کنی، وظايفت رو انجام می دی. درد رو يادت می ره. درد حتی گاهی شيرينه!
اما،
تحقيره که روحت رو خراش می ده. تحقير و ناديده گرفتن موجوديتت، هويتت، و بودنته که آزار می ده. همون نيشخنده. همون نيشخندی که قبلا هم بارها تجربه کرديش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر