۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

]چه کسی به خارپشت خیانت کرد




چه کسی به خار پشت خیانت کرد
روزي از روزها در جنگلي سرسبز روباهي درصدد شكار يك خارپشت بود ؛ اما از خارهای اين حيوان می ترasسید و نمي توانست به خار پشت نزدیک شود . خارپشت با کلاغ نيز دوستي داشت و کلاغ هم به زره سخت خار پشت غبطه می خورد .

روزی کلاغ در صحبت با خار پشت به وی گفت : زره تو بسیار خوب است و حتی روباه هم نمي تواند تو را صيد كند . خار پشت با شنيدن تمجید کلاغ گفت : اين زره نيز نقطه ضعفي دارد . هنگامی که بدنم را جمع می کنم ، در شکم من یک سوراخ کوچک دیده می شود . اگر این سوراخ آسيب ببيند ، تمام بدن من شروع به خارش خواهد كرد و قدرت دفاعي من كم خواهد شد . کلاغ با شنیدن سخنان خار پشت بسیار تعجب كرد و در انديشه نقطه ضعف حيوان بود .

خار پشت سپس به کلاغ گفت : این راز را فقط به تو گفتم . باید آن را حفظ كني ! زيرا اگر روباه اين راز را بداند ، من را شكار خواهد كرد . کلاغ سوگند خورد و گفت : راحت باش . تو دوست من هستی . چطور می توانم به تو خیانت کنم ؟

چندی بعد کلاغ به چنگ روباه افتاد . زماني که روباه می خواست کلاغ را بخورد ، کلاغ به ياد خار پشت افتاد و به روباه گفت : برادر عزیزم ، شنیده ام که تو می خواهي مزه گوشت خار پشت را بچشی . اگر من را آزاد کنی ، راز خار پشت را به تو می گویم و تو می توانی خار پشت را بگیری . روباه با شنیدن حرفهای کلاغ او را آزاد کرد . سپس کلاغ راز خار پشت را به روباه گفت و روباه توانست با دانستن اين راز خارپشت بينوا را شكار كند .

هنگامی که روباه خار پشت را در دهان گرفت ، خار پشت با ناامیدی گفت : کلاغ ، تو گفته بود که راز من را حفظ مي كني ؛ پس چرا به من خیانت کردی ؟

آري دوستان زماني كه ابتدا كه اين داستان را مي خواندم از خيانت كلاغ به خشم آمدم اما با كمي تامل متوجه شدم كه خارپشت با افشاي راز خود در واقع به خودش خيانت كرد . اين تجربه اي براي همه انسان هاست كه بدانند رازي كه براي ديگري افشا شد روزي براي همه فاش خواهد شد . در حقيقت اين انسان ها هستند كه بايد رازدار بوده و راز خود را نگهدارند تا كسي از آنها مطلع نشده و آنها را در معرض خطر و آسيب رساني قرار ندهد. اين گونه اتفاقات در زندگي بسياري از ما رخ داده است و اين تجربيات همچون چراغي براي روشن كردن مسيرهاي آينده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر