۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

سفید سفید مثل دفتر خاطرات





وقتی ادمها به دنیا می یان سفید سفید هستند مثل فرشته های مهربون همه شون پاک و بی گناه هر کسی که رد می شه رو قلبشون یک خط می گذاره ویک چیز به یادگار وقتی که بزرگ می شن شاید قلیشون سفید نباشه و سیاه شده باشه اون قدر که ممکنه قلب بعضی از ادمهای سفید رو بشکنن و نابود کنند دنیا پر از ادمهای سیاه و سفید هست بعضی وقتها ما هم گاهی سفید می شیم و گاهی سیاه ای کاش می تونستیم همیشه سفید باشیم باشیم اما می دونم سفید بودن کار خیلی سختیه و گاهی سیاه شدن سخت تر است چون وقتی سیاهی همه جا هست مجبور می شی از بقیه سیاه تر بشی تا به روشنایی نزدیک تر که این کار خیلی سختیه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر