۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

بر سرماي درون همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق پناهي گردد،



نوشته های از وبلاگ

بر سرماي درون
همه
لرزش دست و دلم
از آن بود
که عشق
پناهي گردد،
پروازي نه
گريزگاهي گردد.
و خنکاي مرهمي
برشعله زخمي
نه شور شعله
برسرماي درون
آي عشق آي عشق
رنگ آشنايت پيدا نيست

afsoon_kh@yahoo.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر