۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

روزمرگی زندگی



زندگی ما
جمعه از راه می رسند شما به خانه می روید و روزنامه هایی را که در طی هفته نتوانستید بخوانید بر می دارید تلویزیون را بی صدا روشن می کنید یک نوار در ضبط صوت می گذارید در همان حال روزنامه را ورق می زنید و به مو سیقی گوش فرا می دهید با استفاده از دستگاه کنترل از را دور از کانالی دیگر می روید
روزنامه ها هیچ مطلب تازهای ندارند برنامه ها ی تلویزیون تکراری است و نوار کاست را تاکنون ده ها بار شنیدهاید همسرتان به بچه ها می رسد تمام سال های جوانی اش را به پای انان می ریزد بدون این که واقعا بفهمد که چرا این کار را انجام می دهد عذری به ذهنتان می رسد :
خ.ب زندگی این طوری است
نه زندگی این طوری نیست زندگی شور و شوق است سعی کنید بفهمید که شور شوق را در کجا پنهان کردید همسر و فرزندانتان را بردارید و قبل از این که خیلی دیر شود سعی کنید دوباره ان را پیدا کنید عشق هرگز مانع پیروی انسان از روهایش نمی شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر