۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

منشور





ادما مثل منشور می مونن که تو زتدگی از خودشون رنگهای مختلفی می تابانند اینکه نور زندگی از چه زاویه ای به این منشور بخوره و چه رنگی از وجودش ساطع بشه دست بازی سرنوشت است ولی برای دیدن این رنگها به چشمهای تیزبین واشنا به انواع رنگ احتیاج است تا بتونیم رنگها را از هم تشخیص بده و تفکیک کنه گاهی بعضی از ادمها کور رنگ هستند و گاهی بعضی از رنگها خیلی باریک . ونازک وچسبیده به رنگهای دیگر هستند که برای دیدنشون ظرافت و هنر خاصی می خواد گاهی هم سرنوشت کاری می کنه که ما فقط یک رنگ رو ببینیم مثل سرخی عشق یا نیلگونی اب ویا سفیدی صداقت گاهی منشور ما جنسش از الماس هست و گذشت زمان تغییری در اون ایجاد نمیکنه و اسیب نمی بینه ولی اگر یک قطره بارون بود که باگذشت زمان خشک می شه و با هر چرخش رنگ عوض می کنه و تغییر پس چشمامون رو باید خوب باز کنیم و یادمون نره که هرچی قیمت داره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر