۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

هتل کالیفرنیا – Eagles

 
 

Sent to you by ali via Google Reader:

 
 

via بالاموزیک by مـیـرزا on 3/28/10

در یک شاهراه بیابانی، نسيمی خنك لابلای موهايم
عطر گرم دود غنچه‏های شاهدانه، در هوا پیچیده بود
روبرویم در دوردست، چراغی سوسو می‏زد
سرم سنگین و دیده‏گانم تار شده بود
باید شب را همانجا اطراق می‏کردم
زنی(1) در آستانه‏ی در ایستاده بود
صدای زنگ ناقوس را شنیدم
و من با خودم فکر می کردم که
اینجا می‏تونه بهشت باشه یا جهنم!؟
آن زن شمعی روشن کرد و مرا به داخل راهنمایی نمود
صداهایی از انتهای راهرو می‏آمد
فکر می کنم که می گفتند…
به هتل کالیفرنیا خوش آمدید
جایی بسیار دوست داشتنی
با ظاهری بسیار دل‏فریب
اتاقهای زیادی در هتل کالیفرنیا هست
درهر موقع سال، می توانید اینجا جایی پیدا کنید
افکار او محصور و شیفته جواهرات/زیورآلات تیفانی بود و برای مرسدس بنز سر خم می‏کرد! (2)
پسرهای زیبای زیادی را دردور خود داشت که آنها را دوست خود می‏نامید!
طوریکه آنها در حیاط می‏رقصیدند، عرقی خوشایند را در تابستان بر پوستشان نشانده بود
بعضیشان می رقصند تا به یاد بسپرند و برخی برای از یاد بردن
و من هم کاپیتان(3) را صدا زدم …
لطفا شرابم(4) را بیاور
او گفت : ما از سال 1969 به بعد در اینجا چنین جنسی نداریم! (5)
و آن صداها هنوز از دور مرا صدا می زنند
و در نیمه شب بیدارم می کنند
تا که فقط بشنوم و آنها بگویند
به هتل کالیفرنیا خوش آمدید
جایی بسیار دوست داشتنی
با ظاهری بسیار دل‏فریب
اتاقهای زیادی در هتل کالیفرنیا هست
هر زمانی از سال، می توانید اینجا جایی پیدا کنید
آنها در هتل کالیفرنیا زندگی را ادامه می دهند
چه شگفتی‏های خوشگلی، بهانه هایت را بیاور!
آینه هایی که بر سقف بود
و شامپاین‏ی صورتی با یخ‏هایی که در آن غوطه‏ور بود
زن گفت: ما همه به میل خود اینجا زندانی‏ایم (6)
و در اتاق ارباب ، آنها برای جشن جمع شده‏اند (7)
با چاقوهای پولادی به هیولای درونی خود ضربه می زدند، ولی نمی توانستد آن هیولا را بکشند
آخرین چیزی که به خاطر می‏آورم این بود که
داشتم به سوی در فرار می‏کردم
باید راهی برای بازگشت پیدا می‏کردم
به جایی که قبلا در آن بودم
که نگهبانِ شب گفت : آرام باش
ما طوری برنامه‏ریزی شده‏ایم تا دریافت کننده باشیم
تو هر وقت بخواهی می‏توانی تسویه حساب کنی
ولی هیچ وقت نمی‏توانی اینجا را ترک کنی!
================================
پ.ن:
بگمان مترجم این ترانه به شرح حال گروههای راک در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی میپردازد. هنرمندانی که رهسپار ایالت کالیفرنیا و مرکز آن، شهر لس‏آنجلس میشدند تا مجالی برای ارائه خود و هنرشان بیابند اما در عوض در جو تجمل‏گرای این شهر با معضلاتی از سوی استودیوها ویا شرکتهای ضبط موسیقی درگیر و درحین مبارزه با مشکلات مادی تسلیم خواسته آنها در مورد نوع موسیقی که میبایست بنوازند میشدند و عموما هم با بلای اعتیاد روبرو گشته و ندرتا پیشرفت مینمودند.
———————————————————-
(1) منظور از زن شهر لس‏آنجلس میباشد
(2) در این قسمت به مادی بودن و تجملاتی بودن زندگی در شهر لس‏آنجلس اشاره شده است
(3) ساقی/فروشنده مواد مخدر
(4) ماده مخدری که مصرف میکند، ماریجوانا
(5) پیشنهاد مصرف هروئین یا کوکائین
(6) منظور اعتیاد میباشد
(7) اشاره دارد بر جمع شدن افراد معتاد در یک اتاق جهت استعمال موادمخدر


 
 

Things you can do from here:

 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر