۱۳۹۰ خرداد ۳۰, دوشنبه

(title unknown)

 
 

Sent to you by ali90 via Google Reader:

 
 

via لیلای لیلی by Leilaye Leili on 6/16/11

دیدم که بعضی شعرهای شهاب مقربین به انگلیسی ترجمه شده است ... توسط خانم آزاده دواچی ... از آنجا که خیلی کارهای شهاب مقربین را دوست دارم ... این یکی را دوباره ترجمه کردم ... ترجمه ای که از ان دیدم خیلی خوب است ... اما خاصیت شعر این است ... هر کسی آنرا به سیک خودش تعبیر می کند...


جوانی ام ...
شهاب مقربین

جوانی ام ...
گوشه ی آغوش تو بود
لحظه ای صبر اگر میکردی
پیدایش میکردم

آغوشت را باز کردی
برای رفتن ام
شاید حق با تو بود
من دیر شده بودم

...

دیر یا زود
مانند یک دسته ی گل
باید که حسرتم را در بغل بگیرم و بروم
به خواستگاری‌ آن زن ِ خاکی
که نه نخواهد گفت
آغوشش را باز خواهد کرد
و همه چیزم را خواهد گرفت

و من همه چیزم را به او خواهم بخشید
بی هیچ حسرتی
مگر این حسرت ابدی
که دهانم را میگیرد

دیگر چگونه بگویم که دوستت دارم
My innocence
شهاب مقربین

My innocence
Was in corner of your embrace
Had you taken a moment
I would have found it

You opened your arms
For me to leave
Maybe you were right
My time had passed

...

Soon or late
Like a bouquet of flowers
I should embrace my regrets
and go to propose to that woman of earth
Who will not say No
She will open her arms
She will take all I have

And I will grant her all I am
With no sorrow
Only this eternal one
That is taking over my mouth

How Else to say I love you?

 
 

Things you can do from here:

 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر